اعتماد
مسئله بسیار مهمی که در بسیاری از روابط به وجود می آید مسئله اعتماد است.
در روابط قبل از ازدواج موضوع اعتماد به یکدیگر اساساً باید مورد توجه قرار گیرد اما وقتی ازدواج صورت گرفت این امر مفهوم چندانی ندارد مگر در موارد استثنا!
پس باید حتما در قبل از ازدواج این امر برای طرفین روشن شود تا اثرات و عواقبی را به وجود نیاورد. عدم اعتماد بین همسران عامل مخربی است که زندگی را به زوال میکشاند . پس باید بعد از ازدواج بیاعتمادی را کنار گذاشته و صد در صد به طرف مقابل اعتماد کنید و البته آنکه این امر عملاً و قلباً باشد نه صرفاً زباناً!
کسانی که در گذشته خود مرتکب اعمال ناشایستی شدهاند بیشتر به دیگران بی اعتمادند. حتی کسانیکه در معرض رفتارهای ناشایست دیگران نیز قرار گرفته اند نسبت به دیگران ظنین و مشکوکند.
وقتی ازدواج صورت گرفت باید با دید اعتماد به همسر خود پیش بروید. حتی اگر وی گذشته ناشایستی داشته است .زیرا تجربه ثابت کرده که اگر نسبت به همسر بی اعتماد باشید خود به خود به کوچکترین کار او ظنین شده و ناخواسته با او در میان گذاشته و همین امر و احساس عدم اعتماد باعث مسائل بغرنج دیگری میشود.
بی اعتمادی در زندگی زناشویی پیامدهای بدی دارد . از جمله میتوان به لجبازی فرد مظنون، صدمات روحی، جدال و مشاجره و نهایتاً طلاق اشاره کرد.
البته مسئله اعتماد بدین معنا نیست که هرگز عملکردهای همسر نادیده گرفته شود بلکه باید حد و اندازه هر رفتاری با توجه به عرف جامعه رعایت شود.
هر کسی باید بداند که خود نیز نباید دست به اعمالی بزند که باعث شک و شبه شود چه به طور شوخی و چه جدّ!
در آشناییهای قبل از ازدواج باید کاملاً حس اعتماد و عدم اعتماد برای طرفین مشخص شود .مهمترین مسئله این است که هرگز از گذشتهها سوالی پرسیده نشود و یا اینکه فرد نخواهد روابط گذشته خود را به عنوان افتخار و توجه به رخ فرد مقابل بکشد. مطمئن باشید با وجود تمام روابط قبل از ازدواج ، همسر شما متفاوتتر بوده است زیرا شما او را انتخاب کردهاید پس لزومی ندارد که او را از روابط خود آگاه کنید زیرا مسلماً آن افراد لایق ازدواج شما نبودهاند و یا قسمتی برای آنها نبوده پس یادآوری آنها فقط میتواند خنثی کننده اعتماد باشد.
مسئله دیگری که مهم است ذکر شود این است که در هنگام آغاز هر رابطهای در وهله اول باید نسبت به فرد مقابل بیاعتماد بود البته این بیاعتمادی فقط در بدو رابطه اهمیت دارد اما هرگز نباید به شخص نشان داده شود . باید سعی کنید فرد را بشناسید و بعد به او اعتماد پیدا کنید.
باید با کمی درایت دانست که هدف فرد مقابل از تشکیل رابطه چیست و چه مسائلی برای او مهم است حتی برای ازدواج هم باید تحقیقات کامل بعمل آید. با اندکی تأمل و کمتر از 1 ماه میتوان فهمید که فرد مقابل چه شخصیتی دارد و او از رابطه خود چه میخواهد. با تأملی کوتاه در شرایط فردی و خانوادگی او ، تمایلات و رغبتها ، موقعیت اجتماعی و روابطش با دیگران ، نیازها و درخواستها و پیشنهاداتش و توجهات و عدم توجهات وی به مسائل گوناگون میتوان شناخت اولیه و هدف فرد را از تشکیل رابطه دانست. برای بدست آوردن اعتماد طرف مقابل را امتحان کنید اما زیادهروی نکنید که این خود عامل مخربی است.