وبلاگ محمد حسن زاده (3)

به وبلاگ بنده خوش آمدید

وبلاگ محمد حسن زاده (3)

به وبلاگ بنده خوش آمدید

در این وبلاگ مطالبی که ارائه می‌شود جنبه عمومی داشته و فرد خاصی مد نظر نیست. امیدوارم مطالب این وبلاگ مورد توجه واقع شود.

پیوندها

عشق یا حس نیاز

سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۴۰ ب.ظ

شاید بتوان گفت بیشتر روابطی که شکل می گیرد براساس عشق است.

یعنی لازمه شکل گیری روابط میزان علاقه ایست که در دو طرف به وجود می آید و هنگامی که این حس به اوج خود رسید ایجاد رابطه یا ازدواج اجتناب ناپذیر است .

البته می بایست این علاقه و اشتیاق دو طرفه باشد زیرا عشق یک طرفه کاری بس عبث است و جز سرخوردگی و شکست ارمغانی را به دنبال ندارد.

بدیهی است که عشق و علاقه جز لاینفک تشکیل یک رابطه است مخصوصا در ازدواج، اما مسئله مهم تر حس نیازی است که باید در طرفین وجود داشته باشد .

در اکثر ازدواجهایی که صورت می گیرد تنها عشق حکم فرماست و حس نیاز هنوز به وجود نیامده! بلاخص زمانی که زوجین سن و سال کمی برای ازدواج دارند.

شاید دلیل دیگری که بتوان برای بعضی شکست ها در ازدواج نام برد عدم وجود حس نیاز قبل از ازدواج است و تنها وجود عشقی که مطمئنا بعد از ازدواج کمرنگ خواهد شد.

حس نیاز به داشتن همسر زمانی به وجود می آید که دو طرف به تکامل فکری و رفتاری که همان بلوغ قبل از ازدواج است رسیده باشند ، آن زمان است که فرد از لحاظ  ذهنی ، روحی ، جسمی و ... آمادگی ازدواج را دارد و قدر رسیدن به لحظات مشترک خود را می داند. این مرحله دقیقا زمانی است که فرد در همه حال نیازمند تشکیل خانواده است و البته شرایط کامل و کافی را برای این امر مهم دارد.

اما نباید این امر به اشتباه  گرفته شود که حس نیاز صرفا به خاطر پر کردن تنهایی های فرد یا کمبود خلا ناشی از محبت و عشق و علاقه پندار شود!

زیرا ازدواج تنها پر کردن تنهایی های فرد مقابل و ارضای عشق و علاقه نیست و امری فراتر از این مسائل است.

اگر چه دختر و چه پسر زمانی ازدواج کنند که واقعا حس نیاز به داشتن همسر را تماماً درک کنند، در این صورت کاملا قدر لحظات زندگی مشترک را می دانند و در هرشرایطی آن را نمی بازند و از تشکیل آن پشیمان نمی شوند.

اگر این مسئله نادیده گرفته نشود مطمئناً عشق واقعی که عالیترین مرحله ازدواج است بعد از ازدواج به اوج خود می رسد و پیوندی ناگسستنی را شکل می دهد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۴۰
محمد حسن زاده

اعتماد

سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۱:۳۴ ب.ظ

مسئله بسیار مهمی که در بسیاری از روابط به وجود می آید مسئله اعتماد است.

در روابط قبل از ازدواج موضوع اعتماد به یکدیگر اساساً باید مورد توجه قرار گیرد اما وقتی ازدواج صورت گرفت این امر مفهوم چندانی ندارد مگر در موارد استثنا!

پس باید حتما در قبل از ازدواج این امر برای طرفین روشن شود تا اثرات و عواقبی را به وجود نیاورد. عدم اعتماد بین همسران عامل مخربی است که زندگی را به زوال می‌کشاند . پس باید بعد از ازدواج بی‌اعتمادی را کنار گذاشته و صد در صد به طرف مقابل اعتماد کنید و البته آنکه این امر عملاً  و قلباً باشد نه صرفاً زباناً!

کسانی که در گذشته خود مرتکب اعمال ناشایستی شده‌اند بیشتر  به دیگران بی اعتمادند. حتی کسانیکه در معرض رفتارهای ناشایست دیگران نیز قرار گرفته اند نسبت به دیگران ظنین و مشکوکند.

وقتی ازدواج صورت گرفت باید با دید اعتماد به همسر خود پیش بروید. حتی اگر وی گذشته ناشایستی داشته است .زیرا تجربه ثابت کرده که اگر نسبت به همسر بی اعتماد باشید خود به خود به کوچکترین کار او ظنین شده و ناخواسته با او در میان گذاشته و همین امر و احساس عدم اعتماد باعث مسائل بغرنج دیگری می‌شود.

بی اعتمادی در زندگی زناشویی پیامد‌های بدی دارد . از جمله می‌توان به  لجبازی فرد مظنون، صدمات روحی، جدال و مشاجره و نهایتاً طلاق اشاره کرد.

البته مسئله اعتماد بدین معنا نیست که هرگز عملکردهای همسر نادیده گرفته شود بلکه باید حد و اندازه هر رفتاری با توجه به عرف جامعه رعایت شود.

هر کسی باید بداند که خود نیز نباید دست به اعمالی بزند که باعث شک و شبه شود چه به طور شوخی و چه جدّ!

در آشنایی‌های قبل از ازدواج باید کاملاً حس اعتماد و عدم اعتماد برای طرفین مشخص شود .مهمترین مسئله این است که هرگز از گذشته‌ها سوالی پرسیده نشود و یا اینکه فرد نخواهد روابط گذشته خود را به عنوان افتخار و توجه به رخ فرد مقابل بکشد. مطمئن باشید با وجود تمام روابط قبل از ازدواج ، همسر شما متفاوت‌تر بوده است زیرا شما او را انتخاب کرده‌اید پس لزومی ندارد که او را از روابط خود آگاه کنید زیرا مسلماً آن افراد لایق ازدواج شما نبوده‌اند و یا قسمتی برای آنها نبوده پس یادآوری آنها فقط می‌تواند خنثی کننده اعتماد باشد.

مسئله دیگری که مهم است ذکر شود این است که در هنگام آغاز هر رابطه‌ای در وهله اول باید نسبت به فرد مقابل بی‌اعتماد بود البته این بی‌اعتمادی فقط در بدو رابطه اهمیت دارد اما هرگز نباید به شخص نشان داده شود . باید سعی کنید فرد را بشناسید و بعد به او اعتماد پیدا کنید.

باید با کمی درایت دانست که هدف فرد مقابل از تشکیل رابطه چیست و چه مسائلی برای او مهم است حتی برای ازدواج هم باید تحقیقات کامل بعمل آید. با اندکی تأمل و کمتر از 1 ماه می‌توان فهمید که فرد مقابل چه شخصیتی دارد و او از رابطه خود چه می‌خواهد. با تأملی کوتاه در شرایط فردی و خانوادگی او ، تمایلات و رغبت‌ها ، موقعیت اجتماعی و روابطش با دیگران ، نیازها و درخواست‌ها و پیشنهاداتش و توجهات و عدم توجهات وی به مسائل گوناگون می‌توان شناخت اولیه و هدف فرد را از تشکیل رابطه دانست. برای بدست آوردن اعتماد طرف مقابل را امتحان کنید اما زیاده‌روی نکنید که این خود عامل مخربی است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۲ ، ۲۳:۳۴
محمد حسن زاده

داستان ابن سیرین

جمعه, ۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۷:۵۵ ب.ظ

مغازه یک پارچه فروشی در زمان قدیم.

 

        ابن سیرین جوان پارچه فروش بسیار زیبا و خوش سیما اما مومن و خدا پرستی بود که در داخل بقچه ای بزرگ پارچه می ریخت و به عنوان بزازی دوره گرد برای فروختن پارچه ها به مردم در میان کوی و برزن جار می زد و هر کس که می خواست از او پارچه بخرد از خانه بیرون می آمد و او را صدا می زد. او هم بقچه پارچه را زمین می گذاشت و آن را می گشود تا مشتری ها قطعات پارچه ها را ببینند و اگر پسندیدند بخرند.

   معمولا مشتری او زنانی بودند که به اجناسی که او عرضه می کرد، نیاز داشتند. اما در میان مشتریان ابن سیرین زنی بود که دل به او باخته بود و به دنبال فرصتی می گشت تا او را به خود دعوت کند. اتفاقا از نظر آن زن روزی همه چیز بر وفق مراد بود و ابن سیرین هم از درب خانه او گذشت. او را صدا زد و گفت که می خواهد پارچه های او را ببیند.

  ابن سیرین بی خبر از همه جا ایستاد و خواست که طبق معمول بقچه پارچه ها را زمین بگذارد اما آن زن به او گفت: نه اینجا باز نکن. همسایه ها هم در داخل خانه هستند و می خواهند پارچه ها را ببینند. ابن سیرین را به داخل خانه کشاند و به درون اطاق خودش برد.

      عده ای گفته اند که ابن سیرین شاگرد مغازه بزازی در بازار بود و آن زن متشخصه ای بود و برای خرید پارچه به آن دکان رفت و آمد می کرد و دلباخته ابن سیرین شده بود و روزی مقداری پارچه خرید و به بهانه این که پول به همراه ندارد و پارچه ها هم سنگین است از او خواست که پارچه ها را به خانه اش بیاورد و پول آن را بگیرد و به صاحب مغازه برساند.

    او رو به ابن سیرین کرد و گفت: من پارچه نمی خواهم، خودت را می خواهم. ابن سیرین که بسیار شگفت زده شده بود امتناع کرد و زن اصرار. عاقبت زن خطاب به او گفت: اگر به حرف من گوش ندهی و رام من نشوی فریاد می زنم که به زور وارد خانه من شده ای و قصد مرا کرده ای و آبروی تو را خواهم برد.

   ابن سیرین که خود را در دام بدی گرفتار می دید فکری به خاطرش رسید و گفت بسیار خوب این بقچه پارچه ها اینجا باشد تا من برای قضای حاجت بروم و برگردم بعدا هر کاری داشته باشید در اختیار شما هستم. زن به او اجازه داد.

   ابن سیرین به حیاط آمد و به مستراح (دستشویی) رفت و مدفوع کرد و آن را به تمام سر و صورت و بدن خود مالید و به نزد زن برگشت. زن که او را با آن وضع دید با نفرتی که از او پیدا کرده بود به او نزدیک نشد و به او گفت: زودتر از پیشم برو و خانه مرا ترک کن که از تو حالم به هم می خورد.

      ابن سیرین هم بقچه پارچه ها را بست و برداشت و از خانه آن زن بیرون آمد و رفت. در کتابها آمده است که خداوند به واسطه این عفت و تقوی و پاکدامنی که ابن سیرین از خود نشان داد مانند حضرت یوسف (ع) به او تعبیر خواب را آموخت. کتاب تعبیر خواب ابن سیرین و دانیال نبی (ع) بسیار معروف است.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۵۵
محمد حسن زاده

اراده و پشتکار

دوشنبه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۱، ۰۷:۲۲ ب.ظ

    خداوند در آفرینش نوع بشر تمام زیباییها و استعدادها و .... را به نمایش گذاشته است و کافی است که این استعداد و مهارت های نهفته را با وسیله ای و یا تلاش و کوشش پیگیر شکوفا کرده و به منحصه ظهور برسانیم . هرکس به تواناییها و استعداد خود بیشتر و بهتر از دیگران آشناست و می تواند با اراده و پشتکاری که از خود نشان می دهد این استعداد ها را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کند اما نباید از خستگی و شکست در راه ترسید و با ادامه راه و استفاده از تمام امکانات و شرایط برای موفقیت و رسیدن به هدف مورد نظر تلاش نمود .

    گاهی برخی از افراد با کوچکترین ایراد و یا اظهار نظر دیگران از ادامه راه دلسرد شده و به تمام آرزوها و علایق خود پشت پا می زنند و تمامی فعالیتهای صورت گرفته را رها می کنند . که این مورد از ضعف اراده و وسواس و نداشتن ایمان به کار و عقیده ناشی می شود . شاید عدم نیاز به آن هم تأثیر داشته باشد .

    اما افرادی که به کار خود ایمان و باور دارند و می دانند که این کار آنها می تواند مفید باشد و یا در مورد درستی اعتقاد خود پافشاری می کنند سعی در از پیش رو برداشتن تمامی موانع و ناملایمات دارند و با برنامه ریزی و سازماندهی نیروها و استعدادهای خود آنها را در جهت نایل آمدن به هدف اصلی خود هماهنگ می کنند و حتی با گام های محکم و استواری که برمی دارند دیگران را نیز با خویش همراه می کنند.

    این اراده و پشتکار که باید از آن به عنوان نیروی پیش برنده و موتور محرکه پیشرفت نام برد نتها در انسانها وجود ندارد بلکه حیواناتی دیده شده اند که با وجود مشکلات بزرگی در زندگی و حیات خود، بر آنها غلبه نموده و تحسین انسان را برانگیخته اند . به طوری که در مواردی انسان با دیدن آنها پی به استقامت و توانایی آن موجود می برد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ اسفند ۹۱ ، ۱۹:۲۲
محمد حسن زاده